راز نماد صفحه شطرنجي
یهودپژوهی ، يهودشناسي ، يهود و رسانه ، يهود و فرقه ها

  سطح شطرنجی سیاه وسفید ٬ از زمان مصر باستان در معابد مورد استفاده قرار می گرفته و بیش از آنکه جنبه ی تزئینی داشته باشد٬ دارای مفهومی رمزآلود است.امروزه٬  این نوع کفپوش یکی از نمادهای مهم فراماسونری و مکانی برای اجرای مراسم فرقه ای در کلیه ی لژهای ماسونی به شمار می رود.تشریفات ویژه ی ورود به این سازمان می بایست بر روی این سطو ح٬  که کنایه از آمیختگی زندگی انسان با خیر و شر است ٬ انجام گیرد.

 

سطح شطرنجی

 

 سنگفرش شطرنجی نمادی قدیمیست که با اجرای مراسم های اولیه در سده ی گذشته ارتباط دارد.این نماد اغلب با یک ستاره دنباله دار و حاشیه ی کنگره دار همرا ه می شود. به سادگی می توان مفهوم کاشی های همرنگ سیاه و سفید را به نمادی از خیر وشر در زندگی انسان تعبیر نمود.”

 

 به گفته ی پژوهشگران٬ این عقیده که سطوح شطرنجی از دیرباز نشانگر “خانه و منشاء  اسرار هستند٬ به مصر باستان و نیز پرستش خدایگان دیونیزیاک (Dionysiac) در یونان قدیم بازمی گردد.

 

  “ردپای معماران دیونیزیاک بر روی  زمینه ی شطرنجی اطاق های لژ مدرن فراماسونی کاملا مشهود است. از زمانی که این تشکیلات مدرن صرفا به یک اتحادیه ی کارگری محدود نماند٬ این طرح  قالب نمادین خود را که برگرفته از تعالیم متافیزیک جوامع باستانی بود٬ حفظ کرد.

 

در سطح “کارآموز تازه وارد” این سنگفرش نمایانگر طبقه ی همکف معبد سلیمان است. به بیان کتاب مقدس٬ طبقه ی همکف معبد سلیمان از چوب کاج یا صنوبر ساخته شده بود.

 

با اینکه در اغلب لژها٬ این سنگفرش شطرنجی از دو رنگ سیاه و سفید تشکیل شده٬  ولی لزوما اینطور نیست. همچنین٬ الگوی این سطوح گاهی بجای شکل مربعی٬ لوزی شکل می باشد.

 

 

سنگفرش لژ ستاره ی شرقی.

 

کلیسای نتردام پاریس

 

نمونه ی سنگفرش شطرنجی در کلیسای نوتردام پاریس .این کلیسا٬ توسط شوالیه های معبد(اجداد فراماسونهای امروزی) ساخته شده است.

 

 

لا پاپس” کارت شماره ۲ تاروت است. این شماره نماد دوگانگى می باشد. به نماد ینگ یانگ بر روی کتاب این راهبه که نشاندهنده ی همان اصول دوجزئی در سنگفرش شطرنجی است توجه کنید.

 

 

 

دوگانگی

 

 


 

در کنار هم قرار گرفتن رنگ های متضاد بر روی سنگفرش شطرنجی ٬  نمایش عینی یک اصل مهم در فلسفه ی هرمسی است : دوگانگی .

 

این سنگفرش که با استفاده ی متناوب از رنگهای سیاه وسفید تشکیل می شود٬ به شکلی هدفمند ویا کاملا اتفاقی٬ حاکی از اصالت خیر وشر در باورهای مصریان و ایرانیان باستان می باشد.این سطوح در واقع نماد میدان جنگ عناصر متضاد است:  میخائیل(۱) و شیطان٬ نماد خدای حقیقی و دروغین٬ نور و تاریکی ٬ شب و روز ٬ آزادی و استبداد٬ آزادی انتخاب دین و عقاید تعصب آمیز کلیسا که بجای افراد فکر می کند و  بر طبق این عقاید پاپ مصون از لغزش است.

 

کف یا زمینه ی  لژ٬ زمینه ی شطرنجی سیاه و سفید یست که مفهوم کیفیت دوگانه ی هر موضوع مرتبط با دنیای مادی و مبنای فیزیکی طبیعت انسان از جمله جسم فانی٬ امیال و خواسته های وی را بیان می کند. به گفته ی شکسپیرزندگی ما با رشته های به هم تنیده ی خوب و بد بافته شده است. خیر وشر ٬ نور وتاریکی٬ شادی و غم ٬ مثبت و منفی٬  اجزای لاینفک هر چیزی را تشکیل می دهند. چیزی که به نظر من خوب است ممکن است به نظر دیگری بد باشد. لذت از رنج ایجاد و سرانجام  آن نیز رنج است.چیزی که اکنون درست به نظر می رسد ممکن است در زمان دیگری اشتباه باشد. تعالی عقل به همان نسبت پریشانی و جهل را به دنبال دارد.

 

 تقابل این عناصر ناظر بر همه ی اعمال ماست و تا زمانیکه -با آموختن و بکار بستن آموزه های این فلسفه- برای نیل به شرایطی که در آن٬ پی به موجودیت مفهوم پنهان در زمینه ی شطرنجی برده و بجای قائل شدن تضاد و تقابل برای مفاهیم متضاد٬ آنها را به عنوان یک جزء واحد یا همذات بپذیریم٬ آماده نشده باشیم٬ می بایست نفوذ و کنترل این دوگانگی ها را تحمل کنیم. برای درک وحدت یا همذاتی٬ ابتدا باید از سلامت قوه ی ادراک ٬که بر تجربیات برتری دارد٬برخوردار باشیم زیرا برای عقل تاریکی و نور هر دو مشابه بوده و فراتر از آن٬ مفاهیم خیر وشر٬ لذت و رنج٬ در ترکیب با یکدیگر به تعالی می رسند. این مرتبه ی رفیع بوسیله ی حاشیه ی کنگره دار نقشه ی شطرنجی سیاه وسفید نشان داده می شود؛درست مانند وجود و مشیت غیبی که جسم فانی ما را٬ که در ذات خود دربرگیرنده ی عناصر متضاد می باشد٬ در برگرفته است.

 

از این گذشته٬ سنگفرش شطرنجی نماد زمین یا همان دنیای مادی بوده و در تقابل با سقف که نمایانگر آسمانها و عالم روحانی است٬ می باشد.

 

سقف لژ در تضاد کامل با کفپوش سیاه وسفید آن قرار داشته و بعنوان سایبان آسمانی مخلوقات و حتی عالم غیب توصیف می گردد.

 

اگر این کفپوش نماد ماهیت مادی و محسوس انسان باشد٬ آنگاه سقف نشان دهنده ی ماهیت روحانی و ویژگیهای موجود در آن است که این دو مفهوم در تقابل با یکدیگر قرار دارند. جسم مادی انسان٬ قابل رویت و مرکب از اجزای گوناگون است در حالیکه وجود روحانی او که جسم را احاطه کرده٬ بسیار لطیف  و نامرئیاست (تنها با چشم بصیرت می توان آن را دید) و در مقام تشبیه همچون عطر برای گل می باشد. وجود این بخش از انسان٬ توسط کسانی که منکر پدیده های غیر قابل شرح به لحاظ فیزیکی می باشند٬مورد تردید واقع گردید. ولی پیروان فرقه ی ماسونی بسیاری از این واقعیتها را پذیرفته و بکار می بندند (برخلاف ادعایشان) ٬بطوریکه چنین مسائلی از دید آنها تردیدناپذیر می باشد. ماسونها می بایست بازتاب دهنده ی این موضوع باشند که (۱) آنها در فرقه ای وارد شده اند که مدعی کشف ذات و ماهیت انسان است؛(۲)متعهد به یاری ایشان در جهت نیل به این آگاهی- با آموزش اموری که مسلما از آنها بی اطلاع هستند-بوده٬  که این آموزه ها و نمادها٬  توسط مربیان خردمند و با صلاحیت ایجاد می شوند؛ و در نهایت(۳)دانستن این مسأله که بهره مندی از یک گرایش فکری منعطف٬ پذیرا و فروتن در قبال نمادها و مفهوم آنها٬ به پیشرفت یک فرد بیش از تعصب و تفکر انتقادی یاری می رساند. 

 

جایگاه تشریفات

 

 


 

 

سنگفرش مکانی رمز آلود را ایجاد می کند که محراب انجام تشریفات در آن قرار داشته و مرکز اجرای مراسم آئینیست. تشریفات درجه ی کارآموز بطور نمادین بر روی این مکان واقع می شود. برطبق دستورالعمل مراسم درجه ی سوم فراماسونری ٬ این سنگفرش مربعی برای راه رفتن کاهن اعظم ساخته شده است.

 

علت اینکه سنگفرش شطرنجی چنین جایگاهی را در میان متعلقات لژ دارد چیست؟ پاسخ این سؤال را می توان در بیانیه ی تشریفات درجه ی سوم فراماسونری یافت: این کفپوش مربعی برای راه رفتن کاهن اعظم ساخته شده است. در اینجا منظور تنها کاهن اعظم یهود که قرنها پیش می زیسته نیست بلکه به هر عضو این فرقه اشاره دارد. هر ماسون در آرزوی رسیدن به مقام کهانت اعظم و ایجاد معبد مربوط به خود است تا آنجا را به مکانی برای پیوستن خود به خدا تبدیل نماید. بنابراین واقعیت که همه ی موجودات٬ فارغ از اینکه فراماسون هستند یا خیر٬ در دنیائی دوگانه بسر می برند٬ همگی در هر لحظه از حیات خود بر روی این سنگفرش قدم گذاشته و با خیر وشر رویارو می شوند.از این منظر٬ این کفپوش٬ نمادی از یک اصل اولیه ی فلسفی است که برای همه ی ما آشناست. ولی در اینجا  راه رفتن مفهوم گسترده تری دارد:برای کسی که می خواهد خود سرنوشت خویش را رقم زده و ناخدای روح خود باشد٬ راه رفتن بر روی این عناصر متضاد با هدف پیشی جستن و غلبه بر آنها و نیز لگد مال کردن ماهیت جسمانی و پست و تحت کنترل درآوردن آن٬ صورت می گیرد.شخص باید قادر به عبور از مفاهیم در هم آمیخته ی خیر و شر ٬ برای رسیدن به مرحله ای فراتر باشد.وضعیتی که در آن٬  فراز و فرود تقدیر ٬ ترسها و امیال ناظر بر زندگی یک انسان معمولی و نیز پیچ و تاب افکار و رفتارهای بی هدف٬ برای وی بی اهمیت است.  شکوفا کردن توانائی های معنوی٬  در صورتی که فرد در قید امیال و احساسات بی ثبات لذت و رنج  باشد غیر ممکن است. رسیدن به این هدف از طریق  تسلط بر امیال و رسیدن به آرامش و تعادل ذهنی تحت هر شرایط صورت می پذیرد. این همان زمانیست که یک ماسون واقعی بر روی سنگفرش شطرنجی هستی و امیال متضاد ماهیت مادی خویش راه می رود”.

 

برخی اظهار می کنند که سنگفرش شطرنجی به عنوان یک  “قلمروی جادوئی” برای سفر از میان ابعاد و برقراری ارتباط با موجوداتی نظیر جن یا ارواح ٬ بکار گرفته می شود. بنابراین٬ معنای عمیق تر آن پشت سر گذاشتن محدودیت های دنیای مادی می باشد.

 

 

 

 

 کلیشه ی فلزی ”زندگی پنهان فراماسونری” اثر چارلز دابلیو لدبیتر. در این شکل٬ ورود یک داوطلب به دنیای ارواح به تصویر در آمده است. این کار بر روی سنگفرش شطرنجی انجام می گیرد.

 

 

 

در فرهنگ عامه

 

 


 

 

برای اهداف ماسونی ویا بعنوان یک واکنش کپی بردارانه٬ صحنه ها ی مراسم مذهبی وانتقال متافیزیکی٬  اغلب به شکل سنگفرشهای شطرنجی طراحی می شوند.

 

 

استفاده از الگوی سطوح شطرنجی دکتر پارناسیوس در نمایش “آینه ی جادوئی” برای القای آن بعنوان معبری بسوی عالم ارواح.

 

 

دایره سه بعدی.سنگفرش شطرنجی به دروازه ی متافیزیکی منتهی می شود.

 

 

مایکل جکسون لباس تشریفات به تن کرده.

 

صفحه 67 یکی از کتب درسی

 

تصویر ماسونی چاپ شده در یکی از کتب درسی جمهوری اسلامی ، حاوی مثلث جهانبین و سطح شطرنجی(خوشبختانه این تصویر هم اکنون حذف شده)

 

در اسلام

 


مطالب ذکر شده را میتوان مقدمه ای برای این بخش از مقاله دانست! در دیدگاه اسلام  شراب خواری حرام است ولی نگاه کردن به آن اشکالی ندارد ولی اینکه چرا بازی شطرنج نه تنها حرام بلکه نگاه کردن به آن نیز حرام است؟ بدلایل ذکر شده سطح شطرنجی یک نماد الحادی و با کاربردهای ضد دینی است ضمن این که در بازی شطرنج با قرارگیری دو سپاه سفید و سایه ،  وجه نمادین رویارویی خیر و شر آن عینیت میابد .

۱) در واقع مقصود جبرئیل است .

ترجمه : زهرا امید


منبع : ماسون یاب

 

 





تاریخ: 25 / 5 / 1390برچسب:,
ارسال توسط تسبيحات

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 126
بازدید ماه : 726
بازدید کل : 13032
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1